دعای چهل و نهم صحیفه سجادیه
تاریخ انتشار: ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۷۲۱۷۴۹
وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ فِي دِفَاعِ كَيْدِ الْأَعْدَاءِ ، وَ رَدَّ بَأْسِهِمْ
نيايش چهل و نهم دعاي آن حضرت است در دور ساختن مكر دشمنان و بازگرداندن قهر ايشان.
﴿1﴾ إِلَهِي هَدَيْتَنِي فَلَهَوْتُ ، وَ وَعَظْتَ فَقَسَوْتُ ، وَ أَبْلَيْتَ الْجَمِيلَ فَعَصَيْتُ ، ثُمَّ عَرَفْتُ مَا أَصْدَرْتَ إِذْ عَرَّفْتَنِيهِ ، فَاسْتَغْفَرْتُ فَأَقَلْتَ ، فَعُدْتُ فَسَتَرْتَ ، فَلَكَ إِلَهِي الْحَمْدُ .
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
(1) اى خداى من، تو مرا هدايت كردى و من به لهو و غفلت روى آوردم. پندم دادى و من سخت دلى نمودم. نعمتهاى نيكويم دادى و من نافرمانى كردم. آنگاه آنچه مرا از آن منع كرده بودى به من شناسانيدى و من شناختم و آمرزش طلبيدم و تو گناه من بخشيدى. زان سپس من بار ديگر به گناه بازگشتم و تو اغماض كردى. پس حمد باد تو را اى خداوند من.
﴿2﴾ تَقَحَّمْتُ أَوْدِيَةَ الْهَلَاكِ ، وَ حَلَلْتُ شِعَابَ تَلَفٍ ، تَعَرَّضْتُ فِيهَا لِسَطَوَاتِكَ وَ بِحُلُولِهَا عُقُوبَاتِكَ .
(2) خود را در واديهاى هلاكت درافكندم و به درههاى تلف درآمدم و در آن احوال، با سطوت و قهر تو، با عذابها و عقوبتهاى تو روياروى شدم.
﴿3﴾ وَ وَسِيلَتِي إِلَيْكَ التَّوْحِيدُ ، وَ ذَرِيعَتِي أَنِّي لَمْ أُشْرِكْ بِكَ شَيْئاً ، وَ لَمْ أَتَّخِذْ مَعَكَ إِلَهاً ، وَ قَدْ فَرَرْتُ إِلَيْكَ بِنَفْسِي ، وَ إِلَيْكَ مَفَرُّ الْمُسيءِ ، وَ مَفْزَعُ الْمُضَيِّعِ لِحَظِّ نَفْسِهِ الْمُلْتَجِىِ .
(3) بار خدايا، رهتوشهى من براى رسيدن به تو، اعتقاد من به يكتايى توست و دستاويز من اينكه هيچ چيز در خدايى با تو شريك نساختهام و كسى را جز تو به خدايى نگرفتهام و اينك خود در تو گريختهام، زيرا خطاكاران را جز تو فرار گاهى نيست و براى پناهندهاى كه بهرهى خويش تباه كرده است جز تو پناهگاهى نيست.
﴿4﴾ فَكَمْ مِنْ عَدُوٍّ انْتَضَى عَلَيَّ سَيْفَ عَدَاوَتِهِ ، وَ شَحَذَ لِي ظُبَةَ مُدْيَتِهِ ، وَ أَرْهَفَ لِي شَبَا حَدِّهِ ، وَ دَافَ لِي قَوَاتِلَ سُمُومِهِ ، وَ سَدَّدَ نَحْوِي صَوَائِبَ سِهَامِهِ ، وَ لَمْ تَنَمْ عَنِّي عَيْنُ حِرَاسَتِهِ ، وَ أَضْمَرَ أَنْ يَسُومَنِي الْمَكْرُوهَ ، وَ يُجَرِّعَنِي زُعَاقَ مَرَارَتِهِ .
(4) بار خدايا، چه بسا دشمنى كه شمشير عداوت آخت و بر من تاخت و براى كشتن من خنجر خويش تيز كرد و با دم برندهى آن آهنگ جان من نمود و زهر كشنده به آب من بياميخت و خدنگ جان شكار خويش در كمان نهاد و مرا نشانه گرفت و چون پاسبانان همواره بيدار، ديده از من برنمىگرفت و در دل داشت كه مرا گزندى سخت رساند و شرنگ كينهى خويش به كامم ريزد.
﴿5﴾ فَنَظَرْتَ يَا إِلَهِي إِلَى ضَعْفِي عَنِ احْتَِمالِ الْفَوَادِحِ ، وَ عَجْزِي عَنِ الِانْتِصَارِ مِمَّنْ قَصَدَنِي بِمُحَارَبَتِهِ ، وَ وَحْدَتِي فِي كَثِيرِ عَدَدِ مَنْ نَاوَانِي ، وَ أَرْصَدَ لِي بِالْبَلَاءِ فِيما لَمْ أُعْمِلْ فِيهِ فِكْرِي .
(5) آنگاه اى خداوند من، ديدى كه چسان از تحمل رنجها ناتوانم و چسان از انتقام كسى كه با منش آهنگ قتال است عاجزم و در ميان آن همه دشمنان چسان تنهايم و دشمن چسان در كمين نشسته تا از طريقى كه انديشهى مرا بدان راه نيست گرفتار گرداند.
﴿6﴾ فَابْتَدَأْتَنِي بِنَصْرِكَ ، وَ شَدَدْتَ أَزْرِي بِقُوَّتِكَ ، ثُمَّ فَلَلْتَ لِي حَدَّهُ ، وَ صَيَّرْتَهُ مِنْ بَعْدِ جَمْعٍ عَدِيدٍ وَحْدَهُ ، وَ أَعْلَيْتَ كَعْبِي عَلَيْهِ ، وَ جَعَلْتَ مَا سَدَّدَهُ مَرْدُوداً عَلَيْهِ ، فَرَدَدْتَهُ لَمْ يَشْفِ غَيْظَهُ ، وَ لَمْ يَسْكُنْ غَلِيلُهُ ، قَدْ عَضَّ عَلَى شَوَاهُ وَ أَدْبَرَ مُوَلِّياً قَدْ أَخْلَفَتْ سَرَايَاهُ .
(6) بار خدايا، در چنين حالتى تو به ياريم آغاز كردى و به نيروى خود پشت مرا محكم ساختى و شمشير قهرش را كند نمودى و با آن همه ياران كه او را بودند تنهايش گذاشتى و مرا بر او غلبه دادى و آن تير كه به قصد هلاك من در كمان نهاده بود بر او بازگردانيدى. پس بىآنكه آتش خشمش فرونشسته باشد يا عطش انتقامش تسكين يافته باشد هزيمتش دادى و او از سر خشم سرانگشتان خويش مىگزيد و مىگريخت، بىآنكه يارانش وعدههايى را كه داده بودند به جاى آرند.
﴿7﴾ وَ كَمْ مِنْ بَاغٍ بَغَانِي بِمَكَايِدِهِ ، وَ نَصَبَ لِي شَرَكَ مَصَايِدِهِ ، وَ وَكَّلَ بِي تَفَقُّدَ رِعَايَتِهِ ، وَ أَضْبَأَ إِلَيَّ إِضْبَاءَ السَّبُعِ لِطَرِيدَتِهِ انْتِظَاراً لِانْتِهَازِ الْفُرْصَةِ لِفَرِيسَتِهِ ، وَ هُوَ يُظْهِرُ لِي بَشَاشَةَ الْمَلَقِ ، وَ يَنْظُرُنِي عَلَى شِدَّةِ الْحَنَقِ .
(7) اى خداوند من، چه بسا دشمن ستمگر كه با مكايد خويش مرا بيازرد و دامهاى خود بر سر راه من تعبيه كرد و مرا زير نظر خود گرفت و چونان درندهاى كه در كمين شكار گريختهى خود بنشيند در كمين من نشست تا مگر فرصت حملهاش به دست افتد و در همان حال كه با گشادهرويى چاپلوسى مىكرد با نگاه خشمآلودش در من مىنگريست.
﴿8﴾ فَلَمَّا رَأَيْتَ يَا إِلَهِي تَبَاركْتَ وَ تَعَالَيْتَ دَغَلَ سَرِيرَتِهِ ، وَ قُبْحَ مَا انْطَوَى عَلَيْهِ ، أَرْكَسْتَهُ لِأُمِّ رَأْسِهِ فِي زُبْيَتِهِ ، وَ رَدَدْتَهُ فِي مَهْوَى حُفْرَتِهِ ، فَانْقَمَعَ بَعْدَ اسْتِطَالَتِهِ ذَلِيلًا فِي رِبَقِ حِبَالَتِهِ الَّتِي كَانَ يُقَدِّرُ أَنْ يَرَانِي فِيهَا ، وَ قَدْ كَادَ أَنْ يَحُلَّ بِي لَوْ لَا رَحْمَتُكَ مَا حَلَّ بِسَاحَتِهِ .
(8) اى خداوند كه متبارك و متعالى هستى، چون خبث باطنش و قبح نهانش را ديدى، او را در همان گودال كه براى در دام افكندن من كنده بود به سر در انداختى و در عمق گودالش سرنگون ساختى و او پس از آن همه سركشى، ذليل و سركوفته گرديد و در همان دامى گرفتار آمد كه مرا گرفتار آن مىخواست. اگر نه رحمت تو بود، نزديك بود كه هر چه او را بر سر آمد مرا بر سر آيد.
﴿9﴾ وَ كَمْ مِنْ حَاسِدٍ قَدْ شَرِقَ بِي بِغُصَّتِهِ ، وَ شَجِيَ مِنِّي بِغَيْظِهِ ، وَ سَلَقَنِي بِحَدِّ لِسَانِهِ ، وَ وَحَرَنِي بِقَرْفِ عُيُوبِهِ ، وَ جَعَلَ عِرْضِي غَرَضاً لِمَرَامِيهِ ، وَ قَلَّدَنِي خِلَالًا لَمْ تَزَلْ فِيهِ ، وَ وَحَرَنِي بِكَيْدِهِ ، وَ قَصَدَنِي بِمَكِيدَتِهِ .
(9) اى خداى من، بسا حسود مردى كه بر نعمت من رشك برد و غصه راه گلويش بگرفت و خشم چون استخوانى حلقومش بيازرد و با نيش زبان خود مرا آزار داد و به هر عيب كه در خود داشت مرا تهمت برنهاد و آبروى مرا آماج تيرهاى بهتان خود ساخت و صفاتى را كه خود بدان موصوف بود بر من بست و به كيد و نيرنگ خويش مرا خشمگين ساخت و با حربهى مكر خود بر من حمله كرد.
﴿10﴾ فَنَادَيْتُكَ يَا إِلَهِي مُسْتَغِيثاً بِكَ ، وَاثِقاً بِسُرْعَةِ إِجَابَتِكَ ، عَالِماً أَنَّهُ لَا يُضْطَهَدُ مَنْ أَوَى إِلَى ظِلِّ كَنَفِكَ ، وَ لَا يَفْزَعُ مَنْ لَجَأَ إِلَى مَعْقِلِ انْتِصَارِكَ ، فَحَصَّنْتَنِي مِنْ بَأْسِهِ بِقُدْرَتِكَ .
(10) پس اى پروردگار من، تو را ندا دادم و به درگاه تو استغاثه كردم. اميدم چنان بود كه دعاى مرا به زودى اجابت كنى و نيك مىدانستم كه آن كس كه در سايهى امن تو پناه جويد هرگز ستم نبيند و آن كه به پناهگاه نصرت تو درآيد از كس نهراسد. پس تو مرا به قدرت خويش از آسيب او نگه داشتى.
﴿11﴾ وَ كَمْ مِنْ سَحَائِبِ مَكْرُوهٍ جَلَّيْتَهَا عَنِّي ، وَ سَحَائِبِ نِعَمٍ أَمْطَرْتَهَا عَلَيَّ ، وَ جَدَاوِلِ رَحْمَةٍ نَشَرْتَهَا وَ ، عَافِيَةٍ أَلْبَسْتَهَا ، وَ أَعْيُنِ أَحْدَاثٍ طَمَسْتَهَا ، وَ غَوَاشِيَ كُرُبَاتٍ كَشَفْتَهَا .
(11) اى خداوند، چه بسيار ابرهاى بلا كه بر سر من خيمه زده بود و تو آنها را پراكنده ساختى و چه بسا ابرهاى آبستن از نعمت خود بر سر من فرستادى تا بر من ببارند و چه بسا جويباران رحمت كه براى سيراب كردن من جارى كردى و چه بسا جامههاى عافيت كه بر تن من پوشيدى و چه بسا چشمان حوادث را كه بر دوختى و چه بسا حجابهاى غم و اندوه كه به يك سو زدى
﴿12﴾ وَ كَمْ مِنْ ظَنٍّ حَسَنٍ حَقَّقْتَ ، وَ عَدَمٍ جَبَرْتَ ، وَ صَرْعَةٍ أَنْعَشْتَ ، وَ مَسْكَنَةٍ حَوَّلْتَ .
(12) و حسنظن مرا صورت حقيقت دادى. چه بسا به جاى فقر و نيازمندى، توانگرى و بىنيازى بخشيدى. چه بسا به سر در افتاده بودم و تو مرا برپاى داشتى و چه بسا مسكنت و بيچارگى كه به يكبارگى از ميان برداشتى.
﴿13﴾ كُلُّ ذَلِكَ إِنْعَاماً وَ تَطَوُّلًا مِنْكَ ، وَ فِي جَمِيعِهِ انْهِمَاكاً مِنِّي عَلَى مَعَاصِيكَ ، لَمْ تَمْنَعْكَ إِسَاءَتِي عَنْ إِتْمَامِ إِحْسَانِكَ ، وَ لَا حَجَرَنِي ذَلِكَ عَنِ ارْتِكَابِ مَسَاخِطِكَ ، لَا تُسْأَلُ عَمَّا تَفْعَلُ .
(13) بار خدايا، همهى اينها انعام و احسان تو بود و حال آنكه من همچنان در نافرمانى تو غوطهور بودم، ولى نه بدكرداريهاى من تو را از احسان خويش بازداشت و نه احسان و تفضل تو مرا از ارتكاب اعمالى كه تو را به خشم آورد. آرى، تو هر چه كنى كس را ياراى بازخواست تو نيست.
﴿14﴾ وَ لَقَدْ سُئِلْتَ فَأَعْطَيْتَ، وَ لَمْ تُسْأَلْ فَابْتَدَأْتَ ، وَ اسْتُمِيحَ فَضْلُكَ فَمَا أَكْدَيْتَ ، أَبَيْتَ يَا مَوْلَايَ إِلَّا إِحْسَاناً وَ امْتِنَاناً وَ تَطَوُّلًا وَ إِنْعَاماً ، وَ أَبَيْتُ إِلَّا تَقَحُّماً لِحُرُمَاتِكَ ، وَ تَعَدِّياً لِحُدُودِكَ ، وَ غَفْلَةً عَنْ وَعِيدِكَ ، فَلَكَ الْحَمْدُ إِلَهِي مِنْ مُقْتَدِرٍ لَا يُغْلَبُ ، وَ ذِي أَنَاةٍ لَا يَعْجَلُ .
(14) اى خداوند، از تو خواسته شد، عطا كردى. بى درخواست، دهش آغاز كردى. چون خواستار فضل و احسانت شدند در بخشش سخاوت ورزيدى. زيرا اى مولاى من، جز احسان و تفضل و نيكى و انعام را بر خود نپسنديدى و من جز ارتكاب محرمات و تجاوز از حدود تو و غفلت از هشدارهاى تو به جاى نياوردم. پس حمد باد تو را اى خداوند من، كه تو آن مقتدرى هستى كه مغلوب نمىگردى و بندهات را مهلت مىدهى و در كيفر او شتاب نمىكنى.
﴿15﴾ هَذَا مَقَامُ مَنِ اعْتَرَفَ بِسُبُوغِ النِّعَمِ ، وَ قَابَلَهَا بِالتَّقْصِيرِ ، وَ شَهِدَ عَلَى نَفْسِهِ بِالتَّضْيِيعِ.
(15) بار خدايا، در اينجا كسى ايستاده كه به فراوانى نعمتت اعتراف مىكند ولى نعمتهاى تو را با خطا و تقصير خود پاسخ مىگويد. جاى كسى است كه خود به تباهى خود گواهى مىدهد.
﴿16﴾ اللَّهُمَّ فَإِنِّي أَتَقَرَّبُ إِلَيْكَ بِالُْمحَمَّدِيَّةِ الرَّفِيعَةِ ، وَ الْعَلَوِيَّةِ الْبَيْضَاءِ ، وَ أَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ بِهِمَا أَنْ تُعِيذَنِي مِنْ شَرِّ كَذَا وَ كَذَا ، فَإِنَّ ذَلِكَ لَا يَضِيقُ عَلَيْكَ فِي وُجْدِكَ ، وَ لَا يَتَكَأَّدُكَ فِي قُدْرَتِكَ وَ أَنْتَ عَلَي كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
(16) اى خداوند من، به تو تقرب مىجويم به مقام رفيع محمد و طريقت درخشان على و به وسيلهى آن دو به تو روى مىآورم كه مرا از شر آنچه از آن به تو پناه آوردهام پناه دهى، كه برآوردن اين نياز با وجود توانگريت تو را به تنگنا نيفكند و با وجود قدرتت به رنج نيندازد، كه تو بر هر كارى توانايى.
﴿17﴾ فَهَبْ لِي يَا إِلَهِي مِنْ رَحْمَتِكَ وَ دَوَامِ تَوْفِيقِكَ مَا أَتَّخِذُهُ سُلَّماً أَعْرُجُ بِهِ إِلَى رِضْوَانِكَ ، وَ آمَنُ بِهِ مِنْ عِقَابِكَ ، يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ .
(17) اى خداوند من، به من ارزانى دار رحمت و دوام توفيق خود را تا آن را چون نردبامى گيرم و به مقام خشنوديت عروج كنم و از عذاب تو ايمنى گزينم. يا ارحم الراحمين. دعای چهل و نهم صحیفه سجادیه، یکی از دعاها برای دفع شرّ دشمنان و ردّ فشار آنها است. این دعا را در تابناک میخوانید و میشنوید.
منبع: تابناک
کلیدواژه: سید مهدی نیازی حمیدرضا الداغی حسام محمودی حبیب فرج الله چعب هاکی روی یخ ایران صحیفه سجادیه ادعیه دعا امام سجاد ویدیو اى خداوند من بار خدایا چه بسا تو مرا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۲۱۷۴۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«معلم» پیام آور سعادت انسانها است
به گزارش حوزه استان های خبرگزاری تقریبف پیام مدیر حوزه علمیه خواهران استان هرمزگان به مناسبت ۱۲ اردیبهشت، روز معلم و شهادت استاد مرتضی مطهری به شرح زیر است:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
«یَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ»
خداوند کسانی از شما را که ایمان آوردهاند بالا میبرد و بر کسانی که بهرهای از علم دارند، درجات بزرگی میبخشد. (آیه ۱۱ سوره مجادله)
اساتید و معلمان ارجمند و والا مقام
سلام علیکم
معلمان قافلهسالاران کاروان روشنگریاند که با مجاهدت خود، تمدن را معماری و جامعه را باغبانی میکنند، تعلیم و تربیت، مأموریتی است که خداوند به پیامبران خود سپرده است و اشتغال به معلمی، عالیترین کوشش برای تشبه به اولیای خداوند است.
«معلم» پرچم دار علم و دانش، پیام آور سعادت انسانها، پرورش دهنده نسلی متعهد، خلاق، پویا، اندیشمند و آینده ساز و نوید بخش آیندهای روشن برای کشور است، روز معلم روز بزرگداشت سنتهای پسندیده خدا و تعظیم علم و معرفت است.
۱۲ اردیبهشت، سالروز شهادت استاد اندیشمند و فرزانه شهید آیت الله مرتضی مطهری و روز نکوداشت مقام والای معلم فرصتی کم نظیر و مغتنم است تا مراتب تشکر و قدردانی خود را تقدیم برافروزندگان مشعل علم و دانش و تلاشگران با همتی نمائیم که مسبب سعادت، رشد و تعالی جامعه هستند.
از ساحت قدس ربوبی مسئلت دارم همواره در کسوت شریف شغل انبیاء با کلام نافذ و عزم راسخ و با تولید علم و دانش و پژوهش، برای آینده سازان این مرز و بوم با سرافرازی برای نیل به زندگی سعادتمندانه دنیوی و رستگاری اخروی کوشا و پویا بوده، درپناه ایزد منان و توجهات خاصه حضرت ولی عصر ارواحنا لتراب مقدمه الفداء تحت رهنمودهای حکیمانه رهبر معظم انقلاب دامت برکاته، سعادت مند و عاقبت به خیر باشید.
و من الله التوفیق
راضیه سلطان عباسی ندوشن
مدیر حوزه علمیه خواهران استان هرمزگان
انتهای پیام/